5. April 2012

خطر صلح با آخوند از خطر جنگ بیشتر است.

خطر صلح با آخوند از خطر جنگ بیشتر است.
من از انجیل رفسنجانی بیشتر از جنگ میترسم.
چند سال پیش با آنکه برخی دوستان هم مسلکی من موافق نظرم نبودند
 من همچنان بر نظرم پارفشاری می نمودم.
من ضد آمریکا نیستم بلکه ضد آن جناح از آمریکاییان هستم که حاضرند
هنوز با کثیف ترین فرم و حالت با آخوندها معالعه کنند و
تمام اصول اخلاقی
و بین المللی را حتی پرچم آمریکا را هم زیر پا بگذارند ولی به ثروت انبوه
خود برسند
در ماجرای ایران گیت یا .
Iran Contra-1986ایران کونترا در زمان رونالد ریگان  
جنرال الیور نورث همراه هئیت بلند پایه نظامی وارد ایران شد و
با مقتدر وقت هاشمی رفسنجانی گفتگوی محرمانه نمود (آنهم زمانی که
آمریکا شیطان بزرگ خطاب میشد) و جنرال اولیور نورث
هدیه رییس جمهور آمریکا را که شامل یک کتاب انـجـیـل و




دو عدد تپانچه خوش دست بود به رفسنجانی تقدیم نمود!
این ماجرا همانطور که می دانید از طرف سید مهدی هاشمی باند منتظری لو
رفت که سران آن باند را اعدام کردند.!
جالب اینجاست که نه تنها این باند داخلی ایران کنترا بلکه
نشست خارجی این باند همگی کشته شدند از اولاف پالمه گرفته
تا بارشل و تا ویلیام کیسی رییس وقت سازمان سیا آمریکا.
ولی رفسنجانی همچنان زنده هست و مدیون آمریکا.
اکنون هم تمام امید آمریکا رفسنجانی است. چه چیز جادویی در آن انجیل
تقدیم به رفسنجانی شد که هنوز هم اثر خود را گذاشته است.
آن زمان ایرانیان رفسنجانی را بخاطر قدرتش اکبر شاه می نامیدند.
اما جریان درگیری خامنه ایی با رفسنجانی چیست؟
بسیاری به اصطلاح از محللان و روشنفکران ایرانی فراموش کردند جناح
راست رژیم خود به دو بخش تقسیم شد.
یک بخش جناح راست با آمریکا کار می کند بخشی دیگر با چین روسیه.
ملت ایران امروز متوجه شوک شدن در خرداد 88 شدند که چگونه
رفسنجانی به جنبش سبز پشت کرد و محافظه کارانه عقب نشینی کرد تا
دوباره از زاویه بهتری قدرت را در اختیار بگیرد.
هنگامیکه رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری باخت شرکتهای نفتی و
اسلحه به رهبری آمریکا ناامید شدند از همانجا روسیه اروپا و چین یک اتحاد
مثلث تشکیل دادند و آمریکا توانست بموقع این اتحاد را بشکند در آلمان
گراهارد شرویدر در فرانسه ژاک شیراک در هم کوبیده شدند فوراً
جناح راست بر مسند قدرت نشست. در لحظات پایانی صدر اعظم آلمان
قرارداد خود را با گازپرون روسی امضاء نمود. یک رویای بزرگ
ضد رهبری آمریکا......
در جبهه دیگر نیز چینی ها به محبوب خود رحیم مشائی شک کردند.
زیرا در سفر اخیراحمدی نژاد به نیویورک رحیم مشائی خیلی دیرتر
از سفر برگشت! آیا رحیم مشائی نقش رهبری جناح راست همکار چین
و روسیه را بازی میکرد. آیا مامور دوجانبه بوده؟
چرخش خامنه ایی و همگام شدن آن رفسنجانی با چراغ سبز روسیه و چین است؟
معادله بسیار پیچیده شده است.
اگر سازش کنند و جام زهر بنوشند خود نجات می یابند ولی سوریه را از دست
می دهند و دیگر نمی توانند به صدور انقلاب بپردازند اما
ثروت باد آورده خود را حفظ می کنند. این است در واقع قرارداد میان غرب و
ایران.
غرب با فشار اقتصادی و احتمال حمله نظامی فشار را تا بدانجا می رساند که
رفسنجانی باز صحنه قدرت ارتباط با آمریکا را بدست گیرد.
رفسنجانی دومین دروغ بزرگ تاریخی خود را برای فریب مردم ایران بکار برئ.
دروغ نخست در مجلس بود که گفته بود خمینی وعده داده بود که خامنه ایی باید جایگزین رهبری شود.
در واقع خامنه ایی رهبری خود را مدیون دروغ بزرگ رفسنجانی می باشد.
امروز دروغ دومش دوباره به شیوه همان سناریو بگونه ایی دیگر تکرار میشود
رفسنجانی از خمینی نقل می کند که تا دیر نشده پیش از مرگ خمینی باید
با مشکل ارتباط با آمریکا را حل کنیم. همان آمریکایی که خمینی آنرا شیطان بزرگ
خوانده بود. در واقع رفسنجانی با مـُرده خمینی بهتر بهره برداری می کند تا
زنده آن. رفسنجانی امید کمپانیهای نفتی و اسلحه غرب است.
رفسنجانی برای ترساندن رقابای خود پسرش را با مقداری زیاد اسناد محرمانه
به لندن فرستاد که اگر وادار به کنارگیری از قدرت شود ناچاراً
اسنادی را رو خواهد کرد که دیگر چیزی از رقیب باقی نخواهد ماند.
بد شناسی دیگر مردم ایران و حتی مردم اسراییل همانا انتخابات آمریکا
بوده و هست.
ایران همیشه از دیرباز قربانی رقابت انتخاباتی آمریکا بوده.
از ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا گرفته تا امروز که اوباما برای انتخابات
دور دوم خود نیاز به بازی سیاسی رژیم آخوندی بسود دموکرتها را دارد
پرسش اینجاست که اگر جنگ نشود چه چیز دیگری باید رخ دهد تا
غرب خرسند شود؟
مطمئناً قردادهای سنگین و ننگین به زیان ملت ایران و منافع ملی ایرانیان.
همانگونه که رژیم اسلامی برای ابقای خود قردادهای ننگین با چین و روسیه
می ببندد.
زیرا غرب نیز خواهان سرنگونی نمی باشد. می گوید اگر جمهوری اسلامی
رفتارش را عوض کند و اتم را کنار بگذارد می توانیم کنار یک سفره بنشنیم.
رفسنجانی هنوز تشنه قدرت است.
نه برای خود و نه آنکه میل باطنی وی باشد بلکه هم غرب از وی می خواهد و
هم خود وی رهبری باند و جناح راست متمایل به غرب ره بعهده دارد.
نیروهای پراکنده متمایل به غرب(آمریکا) در بدنه جمهوری اسلامی بدون
رفسنجانی فلج هستند.
مردم ایران باید بدانند که همه تصمیمات و نقش ها زمانی اجرا میشود که
ملت در صحنه نباشند و بی تفاوت باشند.
جنگ بمراتب از ادامه زندگی ننگین جمهوری بهتر است.
به بهانه ترساندن مردم از جنگ ایران ما را بدون جنگ و با قراردادهای
ننگین به مرز نابودی رساندند.
اگر همان 15 سال پیش جنگ میشد که آخوندها هنوز مقتدر نبودند،امروز
ایران قرارداد ننگین با چین و روسیه امضاء نمی کرد.
اگر 15 سال پیش جنگ میشد امروز میلیاردها دلار دزدی نمی شد.
مگر جنگ چقدر هزینه داشت؟ ما هزار بار بیشتر از هزینه جنگ
زیان کردیم و این زیان ادامه دارد. همچنان میلیاردها دلار به جیب حزب الله
و بقیه تروریستها ریخته میشود. منابع معدنی ایران همچنان غارت میشود.
هر روز که جمهوری بر مسند قدرت نشسته است میلیارد ها دلاربه زیان
ملت ایران است. همین مقاله را در زمان دور اول رییس جمهوری
جورج دبیلیو بوش نوشتم برخی دوستان بی آنکه جهان بینی دقیقی
داشته باشند با من چپ افتادند.
اگر حتی امروز جنگی که سبب سرنگونی آخوندها بشود باز هزار بار
بهتر از ادامه حکومت جمهوری اسلامی با حضور رفسنجانی و باند او
می باشد که باز چندین سال ایران را غارت کنند.
آلمان و ژاپن نیز پاسخ یاوه گویی های خود را در زمان جنگ دوم جهانی
پرداخت کردند ولی امروز بعنوان متحد آمریکا و ناتو مدرن و صنعتی نیز
شده اند.
من اصلا طرفدار جنگ نیستم زیرا در جنگ هشت ساله ایران عراق را
دیدم و فامیل و دوستان من نیز قربانی این جنگ شدند.
ولی ما باید منطقی باشیم و ببینیم چه چیز بسود کشومان ایران است.
از دید من ای کاش مردم ایران خود بپا می خواستند و سرنوشت خود
را تعیین می کردند.
ولی وقتی مردم حاضر در صحنه نداریم دیگر میان راه سربار راه مثبت
نشویم.
از آنجایی که ما ایرانیان چنین ضعف هایی داریم همیشه زیان هنگفت
می دهیم و از یک سوراخ نه یـک بار بلکه چندین بار نیش می خوریم.
آمریکا به رییس جمهور کنونی اش اوباما می خواهد که جمهوری اسلامی
با چهره رفسنجانی ادامه حکومت دهد و از سوی دیگر دوباره به
ریاست جمهوری انتخاب شود. اوباما راه جیمی کارتر را می رود.
ولی ما می گوییم ما تمامیت جمهوری اسلامی را نمی خواهیم.
چه با رفسنجانی چه با موسوی چه احمدی یا هر مـُهره این نظام ضد بشری.
دیگر بس است. تا کی تکرار و مکرر؟؟!!
دریغ از آن ملتی که ایران را مانند جان می دانستند.
دریغ از آن ملت در صحنه. صدها دریغ دیگر
نیک جعفرزاده 5 آپریل 2012

آياجنگ بشود يا نه؟
سناريو جنگ عراق و کويت تکرار ميشود
جنگ ايران و عربستان(بحرين) تکرار همان سناريو هست
راه خروج جمهوري اسلامي چيست